*پیامبر اسلام(ص):
غُفِرَ لامْرأةٍ مُومِسَةٍ مرَّتْ بکلبٍ على رأسِ رَکِی یلْهَثُ کادَ یقْتُلُهُ العَطَشُ، فنَزَعَتْ خُفَّها فأوْثَقَتْهُ بخِمارِها فنَزَعَتْ لَهُ مِن الماءِ، فغُفِرَ لَها بذلکَ. (کنز العمّال: 43116)
زنى بد کاره سگى را دید که بر سر چاهى له له مى زند و کم مانده است از تشنگى بمیرد. او کفش خود را در آورد و آن را به روسرى خود بست و به وسیله آن از چاه آب کشید [و به آن حیوان داد]؛ و به سبب این کار آمرزیده شد.
پیامبر اسلام(ص):
للدّابّةِ على صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ: یعْلِفُها إذا نَزلَ، و یعْرِضُ علَیها الماءَ إذا مَرَّ بهِ، و لا یضْرِبُها إلّا على حقٍّ، و لا یحَمّلُها ما لا تُطیقُ، و لا یکلّفُها مِن السَّیرِ إلّا طاقَتَها، و لا یقِفُ علَیها فُواقا. (جعفریات: 85)
حیوان شش حقّ بر صاحب خود دارد: هر گاه از آن پیاده شد علفش دهد، هرگاه از آبى گذشت آبش دهد، به ناحقّ آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدت زیادى روى آن درنگ نکند.
امام باقر(ع):
إنَّ اللّهَ تَبارَکَ و تَعالى یحِبُّ إبرادَ الکَبدِ الحَرّى، و مَن سَقى کَبدا حَرّى مِن بَهیمَةٍ أو غَیرِها أظَلَّهُ اللّهُ یومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ. (کافی: 4/ 58/ 6)
خداوند تبارک و تعالى، خنک کردن جگر گرم را دوست دارد. هر کس جگر تشنه اى را، از حیوان و غیر حیوان، سیراب کند، خداوند در آن روزى که هیچ سایه اى جز سایه او نیست، سایه اش دهد.
امام صادق(ع):
إنّ عیسَى بنَ مَریمَ(ع) لَمّا أن مَرَّ عَلى شاطِئِ البَحرِ رَمى بِقُرصٍ مِن قوتِهِ فی الماءِ، فقالَ لَهُ بَعضُ الحَوارِیینَ: یا روحَ اللّهِ و کَلِمَتَهُ، لِمَ فَعَلتَ هذا و إنَّما هُوَ مِن قوتِکَ؟! قالَ: فقالَ: فَعلتُ هذا لِدابَّةٍ تَأکُلُهُ مِن دَوابِّ الماءِ، و ثَوابُهُ عِندَ اللّهِ عَظیمٌ. (کافی: 4/ 9/ 3)
عیسى بن مریم(ع) هنگام عبور از ساحل دریا قرص نانى از غذای خود را در آب انداخت. یکى از حواریان به او عرض کرد: اى روح اللّه و کلمه ی خدا! چرا چنین کردى؟ آن گرده نان غذای تو بود! عیسى(ع) فرمود: این کار را براى این کردم که حیوانى از حیوانات درون آب آن را بخورد. این کار ثواب بزرگى نزد خدا دارد.
ام کلثوم هنگام بیان شهادت امام علی(ع) می گوید:
... ثُمّ نَزلَ إلى الدّارِ، و کانَ فی الدّارِ إوَزٌّ قد اهدِی إلى أخی الحسینِ(ع) ... ثُمّ قالَ: یا بُنَیةُ، بحَقّی علَیکِ إلّا ما أطْلَقْتِیهِ؛ فقد حَبسْتِ ما لَیس لَهُ لسانٌ و لا یقْدِرُ على الکلامِ إذا جاعَ أو عَطِشَ، فأطْعِمیهِ و اسْقِیهِ و إلّا خَلِّی سبیلَهُ یأکُل مِن حَشائشِ الأرضِ. (بحار الأنوار: 42/ 278)
... آن گاه امام(ع) به حیاط خانه رفت. در [حیاط] خانه چند غاز بود که به برادرم حسین(ع) هدیه شده بود ... امام فرمود: دخترم! به حقّى که مرا بر توست سوگند، این حیوانات را آزاد کن. تو چیزى را نگه داشته اى که زبان ندارد و نمى تواند بگوید گرسنه است یا تشنه. یا آنها را آب و غذا بده، یا آزادشان کن که از علفهاى زمین بخورند.
امام صادق:
أرْبَعٌ مَن أتى بواحِدَةٍ مِنهُنَّ دَخلَ الجَنّةَ: مَن سَقى هامَةً ظامِئةً، أو أشْبَعَ کَبِدا جائِعةً، أو کَسا جِلْدَةً عارِیَةً، أو أعْتَقَ رَقَبةً عانِیَةً. (بحار الأنوار: 74/ 360/ 1)
چهار کار است که هر کس یکى از آنها را انجام دهد وارد بهشت مىشود: هر کس حیوان تشنهاى را آب دهد، یا شکم گرسنهاى را سیر کند، یا بدن برهنهاى را بپوشاند، یا برده اسیرى را آزاد کند.
قالوا : یا رسول الله أو لنا فی البهائم أجر ؟ قال : نعم فی کل کبد رطبة أجر. (بحار الانوار، ج 65، ص 65)
از پیامبر اکرم(ع) پرسیدند: ای رسول خدا، آیا آب دادن به حیوان پاداش دارد؟ فرمود: بله، سیراب کردن هر تشنه ای اجر دارد.
رسول خدا(ص):
من نقى شعیرا لفرسه ثم قام به حتى یعلفه علیه کتب الله له بکل شعیرة حسنة. (بحار الانوار، ج 64، ص 177)
هرکس جو را قبل از دادن به اسبش پاک کند، خداوند در برابر هر دانه جو که تمیز کرده، یک حسنه به او می دهد.
شخصی در حضور پیامبر(ص) از شتری شیر دوشید. حضرت به او فرمود:
دع داعی اللبن. (معانی الاخبار، ص 284)
برای سبب این شیر (بچه شتر) چیزی باقی بگذار.
پیامبر اسلام(ص):
إنّ اللّهَ یحِبُّ الرِّفْقَ و یعینُ علَیهِ، فإذا رَکِبْتُمُ الدَّوابَّ العُجْفَ فأنْزِلوها مَنازِلَها، فإنْ کانتِ الأرضُ مُجْدِبَةً فانْجوا عَنها، و إنْ کانتْ مُخْصِبةً فأنْزِلُوها مَنازِلَها. (کافی: 2/ 120/ 12)
خداوند ملایمت و مدارا کردن را دوست دارد و بر انجام آن کمک مى کند. پس، هرگاه چارپایان لاغر را سوار شدید، آنها را در منزلهایشان فرود آورید. اگر زمین خشک و بى گیاه بود با شتاب از آن بگذرید و اگر سرسبز و پر علف بود، آنها را در آن جا استراحت دهید.
لقمان(ع) در سفارش به فرزندش هنگام سفر فرمود:
إذا قَرُبتَ مِنَ المَنزِلِ فانزِلْ عَن دابَّتِکَ، و ابدَأْ بِعَلفِها قَبلَ نَفسِکَ. (کافی: 8/ 349/ 547)
چون به منزلگاه رسیدى از حیوانت پیاده شو و نخست او را علوفه ده، سپس به کارهاى خودت بپرداز.