به قلم مدیر سایت
دیشب با یکی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در یکی از رشته های مهندسی، سخن از دین به میان آمد. چنین گفت:
امروزه من و بسیاری از دانشجویان هم سطح من معتقدیم که: اساسا دین ـ هر دینی که باشد ـ نمی گذارد کشور پیشرفت کند. این همه دم از دین می زنیم اما پیشرفتی حاصل نمی شود. در جواب گفته می شود: «هر عیب که هست از مسلمانی ماست» همه چیز را گردن خودمان می اندازیم!
جوابش را دادم اما او فقط همان حرف خود را تکرار می کرد:
ـ کجای دین گفته که پیشرفت در علومی چون هسته ای، سلول های بنیادی و … ممنوع است که شما مدعی مانع بودن دین هستی؟ کجای دین برنامه ای ترتیب داده که لازمه ی آن، عدم پیشرفت است؟ اگر عوامل خارجی و نیز کوتاهی مسئولان، اجازه ی پیشرفت نمی دهد، دین چه تقصیری دارد؟
ـ مگر همه ی کشورهایی که دین ندارند یا اگر دارند اما هرکاری را خودشان درست تشخیص دهند، انجام می دهند، پیشرفت کرده اند؟
ـ حکومت آل بویه، حکومتی دینی و شیعی بود. در آن دوره عالمان دینی ای چون ابوعلی سینا و صاحب بن عباد به مقام های بلند حکومتی از جمله مقام وزارت رسیدند (آن زمان وزارت مقامی مهم تر از الآن بود و هر پادشاه تنها یک وزیر داشت). ایران در زمان آل بویه کشوری بسیار مترقی بود. اگر دین مانع پیشرفت می شود چرا در آن دوره شاهد آن همه ترقی هستیم؟
ـ مرادم از دین ـ که من مدافع آن هستم ـ اسلام شیعی است. متأسفانه بسیاری از مبلّغان دینی، دین را به درستی معرفی نمی کنند. یعنی برخورد گزینشی با دین دارند. آن بخش را که خوششان می آید یا مستمع پسند است، بیشتر مطرح می کنند در حالی که هر آنچه را دین بیشتر روی آن پای فشرده، باید در جامعه بیشتر مطرح کرد و هر آنچه دین کمتر تأکید دارد، مبلّغان نیز کمتر بر آن تأکید کنند. مثلا این همه که روی حجاب تأکید می شود، احادیث ما خیلی کم در مورد آن سخن گفته اند اما در مورد رعایت حق الناس و پایمال نکردن حقوق مردم ـ از هر جهت که باشد ـ فراوان مورد سفارش دین است. اما در تبلیغات دینی تأکید برحجاب کمتر از تأکید بر حق الناس نیست.
ـ اگر شما به فرض در ساخت ساختمان، بتوانی اظهار نظر کنی، دلیل نمی شود که در امور دینی نیز صاحب نظر باشی و بتوانی سفت و محکم اظهار نظر کنی. همانگونه که اظهار نظر کردن در رشته های مهندسی، نیازمند اطلاعات لازم و تخصص است در دین نیز باید از تخصص لازم برخوردار بود.