*چند سالی است که در سایت های گوناگون متن نامه ی عمر به یزدگرد سوم و پاسخ آن نشر یافته و بسیاری آن را باور کرده اند. باستان پژوه گرامی جناب یاغش کاظمی متن زیر را در این زمینه در اختیارمان قرار داد. باتشکر از ایشان.
این نامه نگاری ها بین "عمر" و "یزدگرد سوّم" ، از پایه جعلی و زائیده ی فکر و خیال متعصبان است. اگر واقعیت داشت، حتماً حکیم ابوالقاسم فردوسی در بخش تاریخی شاهنامه و روایت حمله ی مسلمین به خاک ایران آن را نقل می کرد. ولی "فردوسی" با در دست داشتن بیشتر منابع مکتوب عهدِ خود، اشاره ای به این مکاتبات ندارد و در عوض مکاتبات بین "رستم فرخزاد" و "سعد وقاص" را می آورد که اهمیتی بس کمتر دارد. سال ها پیش آن مکاتبات را با توضیحاتی در نشانی زیر منتشر نموده بودم و اکنون نیز به پیوست می آورم:
http://pardis.150m.com/qadesi.pdf
می گویند: نسخه ای از مکاتبات مذکور بین "عمر" و "یزدگرد سوّم" در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود. به سایت موزه ی بریتانیا مراجعه کردم و با جست و جویی ساده دانستم که این گزارش دروغ بوده است:
http://www.britishmuseum.org/explore/highlights.aspx
با شگفتی شاهدیم که این کذب نامه ی پاسخ یزدگرد سوّم به عمر با چه ابعاد وسیعی در نت نشر یافته و از شش سال پیش که خودم اولین نسخه اش را در ایمیل ام دریافت کردم تا کنون بر حجم کذب نامه هم افزوده شده و تازه تقسیر هم نوشته اند که نامه پس از قادسیه و پیش از نهاوند نوشته شده و در موزه ی لندن نگهداری می شود!
سایت ِ موزه ای با نام ِ موزه ی لندن را هم در نت یافتم. این هم نشانی ِ تمام زیر مجموعه آثارش:
http://www.museumoflondon.org.uk/English/Collections/
جست و جو که کردم باز هم نشانی از آن نامه ی کذایی نبود؛ سهل است که برعکس ِ "موزه ی بریتانیا"، نشان چندانی هم از آثار ایرانی و زرتشتی در آن نیافتم.
باید تأسف خورد و حتی گریست بر این دروغ پراکنی ها؛ چرا که بسیاری از منتشر کنندگان با شعار راستی به نشر این دروغ پرداخته اند.
به نظرم جا دارد یک جامعه شناس زبده این موضوع را مایه ی رساله ی کارشناسانه ی خود کند و علل آن را جویا شود.