به قلم هرودوت (حدود 484 ـ حدود 425 پیش از میلاد)
فرستنده: فرشید شرفی
هردوت در فصل هفتم کتاب خود با عنوان «ایرانیان» چنین نوشته است:
«در میان ایشان (ایرانیان) بعد از دلاوری در جنگ، بزرگ ترین علامت مردانگی این است که (برای) پدر چندین پسر باشند و هرسال پادشاه تحفه های گرانبها برای آن مردی که بیش از سایرین فرزند (پسر) دارد می فرستد؛ زیرا ایرانیان معتقدند که کثرت فرزند (پسر) مایه ی قدرت است.
پسران ایشان با کمال دقت از پنج سالگی تا بیست سالگی در سه چیز: اسب سواری، تیراندازی و راستگویی تعلیم می یابند و تا سن پنج سالگی نمی گذارند که بچه ها (پسرها) پیش پدرشان بیایند بلکه با زنان بسر می برند و این برای آن است که اگر طفل زود بمیرد، پدر از مرگش زیاد متأثر نشود».
چند نکته:
ـ با توجه به اینکه در این متن، سخن از فرزندان پسر است، ظاهراً مراد از «فرزند» و «بچه»، پسر است. قرینه ی دیگر آن است که می گوید: «کثرت فرزند مایه ی قدرت است» و روشن است که در گذشته، پسر زیاد سبب قدرت پدر می شد. شاید مترجم برای پرهیز از تکرار کلمه ی «پسر» از واژه ی «فرزند» و «بچه» استفاده کرده است.
ـ عزیزتر بودن پسر نسبت به دختر در ایران باستان به خوبی از این متن به دست می آید.
ـ و نیز پدران مهم تر از مادران در نظرها بوده اند.
ـ بچه تا پنج سالگی بسیار نیاز به تربیت، آغوش و ارتباط پدر دارد و پدر نیز نیازمند چنین ارتباطی با فرزند خویش است. این جداسازی، آثار زیانبار و شاید جبران ناپذیر داشته است.
تاریخ هرودوت ص 107