*سال 1988م در ایستگاه مترو شیکاگوی امریکا، در ساعت پر رفت و آمد، در برابر چشمان مردم، زنی مورد تجاوز مردی بی سلاح قرار گرفت و فریادهای کمک خواهی زن، بی نتیجه ماند.
وقتی این خبر در روزنامه ها نشر یافت، مایکل کوک (Michael Cook)ـ استاد دانشگاه پرینتسون در امریکا ـ به فکر فرو رفت که چرا مردم حاضر نشدند زن را از دست او نجات دهند؟ او توضیح می دهد که در غرب، جلوگیری مردم از کارهای خلاف، برنامه ای ندارد. هرکسی براساس وجدان خود ممکن است از کارهای ناشایست جلوگیری کند و این بازدارندگی هیچ ضابطه مند نیست.
مایکل کوک پس از این ماجرا، به مدت دوازده سال موضوع امر به معروف و نهی از منکر را در ادیان گوناگون توحیدی و غیرتوحیدی بررسی می کند. نتیجه ی تحقیق او در دو مجلد نشر یافت و کتاب با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» به همت احمد نمایی ترجمه و از سوی انتشارات آستان قدس رضوی در سال 1384 منتشر شد.
او پس از مقایسه ی امر بمعروف و نهی از منکر در ادیان و ملل گوناگون، به این نتیجه رسیده است که آنچه در اسلام آمده هیچ مشابهی ندارد و اسلام را مترقی تر از همه می داند و این رفتار اخلاقی تنها در اسلام دارای چارچوب مشخص و ضابطه مند است و احکام مخصوص خود را دارد.
جالب آنکه ادیان دیگر در این زمینه آنقدر حرف کم دارند که از بیست فصل کتاب تنها یک فصل (فصل نوزدهم) بحث از نهی از منکر در ادیان دیگر آمده و بقیه ی فصلها مربوط به اسلام است.
او وقتی نهی از منکر را در دین زرتشتی بررسی می کند، آن را در این دین ضعیف می یابد و می نویسد: «در متن ویژه ای (دینکرد ششم) که شامل چند صد گفتار اخلاقی است، ما جمله مشخصی که ارزش باز داشتن دیگران از انجام کار ناشایست را بیان کند، نمی بینیم.» (ج2، ص 908)